عشق به کوروش بزرگ

عشق به کوروش بزرگ

عشق به کوروش بزرگ

عشق به کوروش بزرگ✔
نام کوروش بزرگ در چند کتاب تاریخی مهم عثمانیا
کتاب بهجت التواریخ اثر شکرالله بنِ شهاب الدین  قرن‌نهم
کتاب مری التواریخ اثر سلیمان افندی شمعدانی زاده قرن هجده میلادی
کتاب تقویم التواریخ اثر کاتب چلبی قرن هفده
کتاب قاموس الاعلام اثر شمس الدین سامی
مهم‌ترین منابع کلاسیک برای زندگانی کوروش بزرگ، هرودوت ، گزنفون و کتزیاس است. مهم‌ترین منابع شرقی،رویدادنامه معروف نبونئید، شاه کلدانی است که از کوروش شکست خورد و گزارش خود کوروش، استوانه کوروش است.
اسناد بعد اسلام
طبری، تاریخ طبری، جلد ۱، ص ۴۰۷، ۳۸۶ و…: کیرش
ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ج ۱، ص ۱۵۲، ۱۳۰:کورش
بلعمی، تکلمه و ترجمه تاریخ طبری، ج ۱، ص ۶۵۶، ۶۷۷، ۶۴۸: کیرش، کورش، کورش احشویرش
مسعودی، مروج الذهب، ص ۹۹: کورس
حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض، ص ۳۲:کیرس
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۰۱: کورس
ابن خلدون، اخبار فی الایام العرب، ج ۲، ص ۱۰۸:کورش و کیرش
ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، ص ۳۶: کورش
فارسیابن مسمویه، تجارب الامم، صص ۸۰-۸۱: کورش
ابن بلخی، فارسنامه، ص ۵۳: کیرش
ابن اثیر، تاریخ الکامل، ج ۱، ص ۱۱۵ و… : کیرش
حمدالله مستوفی، نزهت القلوب، ص ۱۷: کوشک
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص ۹۸: کوروش
خواند میر، تاریخ حبیب السیر، ج ۱، ص ۱۳۶، ۱۹۹:کورش
میر خواند، روضه الصفا، ج ۱، ص ۸۷: کورش
زرکوب شیرازی، شیرازنامه، ص ۶۷: کورش
سراج، طبقات ناصری، ج ۱، ص ۴۱: کیرش
عبدالطیف قزوینی، لب التواریخ، ص ۴۱: کورش
اسناد یهودیان
کتاب انبیا از کتب عهد عتیق، نام کوروش به‌عنوان منجی برده‌شده و گاه اقدام او در جهت آزادسازی یهود از اسارت، به‌عنوان یک مأموریت خودآگاه یا ناخودآگاه الهی تلقی شده‌است. نمونه‌ای از این یادکرد را می‌توان در کتاب دوم تواریخ ایام (۲۲:۳۶–۲۳)، کتاب عزرا (۱، ۴:۳–۵، ۵:۱۳–۱۷، ۶:۳، ۱۴) کتاب اشعیا (۲۸:۴۴، ۱:۴۵ به‌بعد، ۱:۴۶–۲، ۴۷) و کتاب دانیال (۲۱:۱، ۶:۲۹، ۱:۱۰) بازجست.
نام کوروش در کتیب مصر توسط دایوش
وهزاران کتیبه و کاخ …………

 

[۱۷:۰۰, ۲۲/۰۸/۲۰۲۰] fratash: ج. ل. هوت می‌نویسد: «اقدام این امپراتوری (هخامنشی) به ایجاد وحدت میان تمام آنچه از تمدن‌های مختلف خاورمیانه باقی مانده بود، شگفت‌انگیز است».
صلح هخامنشی که از این جهان‌داری و این جهان‌منشی به‌وجود آمده به باور بیشتر تاریخ‌نویسان مغرب خود یکی از ارزنده‌ترین خدمت‌هایی است که ایرانیان در طی دویست‌سال اول نیرومندی خود به بشر و به پیشرفت تمدن نموده‌اند.
ریچارد فرای می‌آورد: در «فتوحات ایرانیان… آن‌چه متفاوت بود سنت تازه‌ی آشتی دادن و همراه با آن هدف کوروش در استقرار یک صلح هخامنشی بود». و همین تاریخ‌پژوه در جای دیگر می‌نویسد: «ایرانیان نه فقط در جنوب روسیه و شمال قفقاز بلکه هم‌چنین در سیبری و آلتای و ترکستان چین و ترکستان روسیه فعالیت داشتند… شاید یکی از جالب‌ترین کشفیات روزگار اخیر در این ناحیه در گورکان پازیریک در ناحیه‌ی گورنو آلتای در جنوب سیبری در جایی که گورهای پر ثروت یخ‌زده پیدا شده به‌عمل آمده است. قدیمی‌ترین قالی دنیا با نقش‌های هخامنشی… و بسیاری چیزهای دیگر ممکن است حاکی از یک تجارت پررونق با ایران در روزگاری به قدمت زمان هخامنشیان باشد… به‌نظر می‌آید که تمام ناحیه از آلتای یا بلکه از دیوار چین تا ترانسیلوانیا و مجارستان یک نوع وحدتی داشته و ایرانیان بزرگ‌ترین نقش را در این سرزمین پهناور دست‌کم برای هزار سال، تا تسلط هون‌ها در قرن اول تاریخ ما (پس از میلاد مسیح) ایفا نموده‌اند»
[۱۷:۰۱, ۲۲/۰۸/۲۰۲۰] fratash: آنچه ایران به جهان آموخت – دکتر عبدالحسین زرین‌‏کوب
ایران باستانى به دنیا درس تسامح آموخت، درس عدالت و درس قانون و انضباط یاد داد. به دنیایى که آشور و بابل و مصر و یهود آن را از تعصب و خشونت آکنده بود، نشان داد که با اعمال تسامح بهتر می‌‏توان امپراتوریهاى بزرگ را از اقوام گونه‌‏گون به وجود آورد و اداره کرد. به دنیا تعلیم داد که عدالت هم اگر با دقت و مساوات همراه باشد، به اندازه آزادى یا بیش از آن می‌‏تواند صلح و آرامش را تأمین کند. به عالمى که گه‌‏گاه مفتون زهد و ریاضت بود، تعلیم داد که پارسایى در ترک دنیا و در التزام زهد و ریاضت نیست، پارسایى واقعى سعى در آبادانى دنیا و افزونى نعمت و برخوردارى از شادیهاى این جهانى است. به ‌‏‌‏‌‏‌‏دنیا آموخت که شادى موهبت ایزدى است و آن کسى که خود را از آن بی‌‏بهره سازد، به‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏نعمت پروردگار کفران می‌‏کند. به دنیا آموخت که سعادت انسان در گرو زندگى مرفه، شاد و سازنده است. به دنیا نشان داد که ترقى اقتصادى و سعى در آبادانى عالم بهاى زندگى ساده، عدالت‌‏جوى و خردمندانه است. به دنیا نشان داد که بدبینى و عیبجویى در باب عالم و نظام به هم پیوسته‌ آن نشان کژاندیشى است. به دنیا نشان داد که عصیان بر ضد هر چه اهریمنى است، همسازى با اراده هورمزد است و از اینجاست که در مقابل ضحاک، در مقابل جمشید، و در مقابل افراسیاب، شورشگرى کارى موافق با عدالت محسوب است.
ایران باستانى در کار جهاندارى، نظارت در تأمین امنیت و آسایش اقوام تحت فرمان را بر فرمانروایان الزام کرد. به قدرت بی‌‏لجام، غارتگر و عارى از رأفت و شفقت اقوام بین‌‏النهرین در نواحى مجاور قلمرو خویش خاتمه داد و دولتى جهانگیر که از حیث وسعت و قدرت از آنها برتر، و از حیث نظم و عدالت صوابنامه‌ خطاهاى آنها باشد، پی ‌‏افکند چیزى که تا آن زمان در تمام دنیاى اطراف مدیترانه همانند نداشت.
ایران باستانى به دنیا آموخت که ایجاد امپراتورى، بر خلاف آنچه نزد آشور و مصر و بابل آن اعصار معمول بود، راهش منحصر به ایجاد محدودیتهاى دینى، اعمال تضییق و فشار بر اقوام تابع، و یغما کردن حاصل دسترنج آنها به نام باج و خراج و هدیه و غنیمت نیست. با رعایت تسامح و رأفت، امپراتوریى پایدارتر، فراگیرتر و ایمن‌‏تر می‌‏توان به وجود آورد. ایران باستانى ایجاد اولین دستگاه ادارى منسجم و منظم را در قلمرو وسیع خویش با موفقیت تجربه کرد و هدف توسعه فتوحات خود را مجرد کشتار و غارت و رها کردن کشور مفتوح به حال ویرانى و پریشانى نساخت؛ سرزمین مفتوح را مثل قلمرو نژادى خود مشمول قانون و عدالت خویش کرد.
کتاب خشایار شاه

معرفی کتاب خشایارشا

کتاب خشایار شاه

کتاب خشایارشاه پادشاه هخامنشی نویسنده رضا شعبانی  خشایارشا، فزند داریوش بزرگ، چهارمین پادشاه هخامنشی است، مادر خشایار، آتوسا، دختر کورش بزرگ بود. آن‌چه امروزه ما از خشایارشا می‌دانیم بیش‌تر از آگاهی‌های منابع یونانی است، یعنی دشمن درجه‌یک هخامنشیان. پس تعجب‌برانگیز نیست اگر آن‌ها پادشاهی را که به کشورشان حمله کرده و دوبار (در فاصله‌ی یک سال) آتن، شهر اصلی آن‌ها را تصرف کرده و معبد اصلی شهر را به تلافی آتش زدن سارد به دست یونانی‌ها، به آتش کشیده فردی بی‌بندوبار و عیاش و زن‌باره و فاقد کفایت برای زمام‌داری معرفی کنند. نگارنده در کتاب حاضر می‌کوشد تا بار دیگر چهره‌ای غباراندود این پادشاه هخامنشی را بررسی کند. یونانیان در تعداد سپاهیان خشایارشاه اغراق کردند و از آن طرف تعداد سپاهیان خویش را کم‌تر از آن‌چه بود معرفی کردند. هدف خشایارشا از لشکرکشی به یونان تنبیه یونانی‌ها بود که با تصرف آتن به این مهم دست یافت و حتی پس از بازگشت سپاهی نیز به رهبری مردونیه در یونان باقی گذاشت که آن سپاه نیز توانست در سال بعد بار دیگر آتن را تصرف کند. حال مورخان یونانی از یک مقاومت مختصر در تنگه‌ی ترموپیل و آتش گرفتن چند کشتی در سالامیس پیروزی بزرگ ساخته‌اند و مورخان بعدی اروپایی نیز آن را پیروزی بزرگ غرب بر شرق دانسته‌اند. مورخان یونانی به دلیل این لشکرکشی تاریخی، بغض و کینه و نفرت بی‌منتهای خویش را نثار خشایار کرده‌اند. خشایار در تمام امور دنباله‌روی پدرش داریوش اول بود که پی‌ریزی او برای شاهنشاهی هخامنشی تا پایان عمر این سلسله پایدار ماند. نگارنده در کتاب حاضر در شش فصل به نام و تبار، دوران پادشاهی، اقدامات عمرانی و تصمیمات بزرگ سیاسی و لشکرکشی به یونان می‌پردازد و قضاوت‌های مورخان غربی درباره‌ی این شاه بزرگ هخامنشی را ارزیابی می‌کند.

کمبوجیه هخامنشی

مروری کوتاه :شاهنشاه کمبوجیه هخامنشی

 

مروری کوتاه :شاهنشاه کمبوجیه هخامنشی

کمبوجیه پسر کوروش بزرگ
گروهی باور دارند که این مصر بود که با درگذشت کوروش بزرگ ، به تصور اینکه مانند دیگر امپراتوری‌ها پس از مرگ شاه بزرگ، ضعف، جانشین قدرت میشود، به دست اندازی در قلمروی ایران پرداخت. ولی آمازیس فرعون مصر در همین زمان درگذشت و پسرش پسامتیک به جنگ با ایران پرداخت. هزاران یهودی به ارتش کمبوجیه پیوستند. جنگ بزرگ در سال ۳۰ از پادشاهی کوروش انجام گرفته و مصریان شکست سختی یافتند. کمبوجیه از صحرای سینا عبور کرده و به جلگه نیل رسید. در آنجا پیکی به فرعون فرستاد و از او خواست که به جای جنگ، صلح کرده و مصر همپیمان ایران گردد. ولی فرعون پیک‌های ایرانی را کشت. پس سپاهیان شاه ایران ممفیس پایتخت بزرگ مصر را محاصره کرده و پس از زد و خورد فراوان، سرانجام شهر سرنگون و فرعون دستگیر شد. کمبوجیه بنا بر گفته هرودوت تصمیم گرفت تا شمه‌ای از کارهای پدرش را انجام دهد.
پس هیچ آسیبی به شهر نزده و فرعون مصر را نیز نکشت. بلکه مقام او را بسیار محترم داشت و به گفته هرودوت حتا خیال برگرداندن فرمانداری مصر به او را در سر داشت. ولی بر اثر توطئه پسامتیک بر ضد پارسیان،کمبوجیه او را مجبور کرد تا با نوشیدن خون گاو خودکشی کند. (هرودوت _ کتاب سوم)
چندین کشور دیگر در همسایگی مصر با شتاب هدایایی به کمبوجیه فرستاده و خود را زیر فرمان هخامنشیان قرار دادند. کمبوجیه همچنین دست به تصرف مستعمرات دریایی مدریترانه زد. در آنزمان جزایر غربی‌تر مدیترانه و همچنین کرانه‌های جنوبی ایتالیا و اسپانیا و کرانه‌های شمالی لیبی و تونس امروزی همه زیر چیرگی حکومتی بود به مرکزیت کارتاژ در تونس امروزی. اقوام پایه‌گذار تمدن کارتاژ، فینیقی بودند
داریوش بزرگ

رفتار داریوش بزرگ نسبت به پیروان سایر مذاهب

رفتار داریوش بزرگ نسبت به
پیروان سایر مذاهب:

آنچه که درباره زمان داریوش مهم می‌نماید این است که کتیبه‌هایی به زبان مادری هخامنشیان نگارش یافت و ما بیشتر با آیین بومی آنها آشنا می‌شویم. در کتیبه‌های  پارسی باستان داریوش، آشکارا اهورامزدا ستایش شده و خدای بزرگ داریوش بزرگدانسته شده است.

اما با این حال سیاست احترام به ادیان گوناگون همچنان تداوم یافت، به طوری که باز هم رفتار داریوش یادآور رفتار کوروش و کمبوجیه است. در زمان داریوش باز هم گروه دیگری از یهودیان به بازسازی معابد خود پرداختند و این نشان از احترام داریوش به آیین آنها دارد (بادامچی، ١٣٩١: ص ۲۰). در آثار به جا مانده از مصر هم احترام به عقاید بومی به چشم می‌خورد.

احترام داریوش به ادیان بومی مصر در کتیبه‌های به جا مانده از وی در مصر آشکار است. در پشت لوح مشهور داریوش در آن دیار، یک کتیبه مصری وجود دارد و بالای این کتیبه نقش خدای رع (قرص خورشید بالدار) و نقش خدایان هپی در حال انجام مراسم آیین گره زدن گل‌های لوتوس و پاپیروس دیده می‌شود. جالب آنکه داریوش در آثار مصری فرعون خوانده می‌شود و نام وی در کتیبه های مصری آنتریوش ثبت شده است(محمدپناه، ۱۳۸۴: ص ۹۰). این رفتار داریوش در مصر کاملا یادآور رفتار کوروش در بابل است اما آشکار است که داریوش بزرگ اهورامزدا را می‌پرستیده است و حتی در کتیبه‌هایی که به پارسی باستان در مصر به دست آمده، اهورامزدا ستایش شده است.

 

با فراتاش تاریخ را دوره کنید.

شهید کیخسرو داراب آزادگانیان

خاطره ای ازﺳﺮﮔﺮﺩ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﮐﯿﺨﺴﺮﻭﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ

خاطره ای ازﺳﺮﮔﺮﺩ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﮐﯿﺨﺴﺮﻭﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ

خاطرﻩ ﺍﯼ ﺍﺯﯾﮏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺍﺭﺗﺶ؛ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺯﺯﺑﺎﻥ ﺍﻣﯿﺮﺳﺮﺗﯿﭗ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻣﻬﺪﯼ ﭘﺎﮎ ﺑﻨﯿﺎﻥ ﻭﯾﺎﺩﮔﻮﯾﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺮﮔﺮﺩ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﮐﯿﺨﺴﺮﻭﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ.ﺩﺭﺑﺮﻫﻪ ﺍﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯﺍﻧﻘﻼﺏ،ﭘﺮﻭﺍﺯهاﯾﯽ ﺑﺎ ( c130 ) ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭﺍﺭﺩﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩﯾﻢ،ﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ شش فروندی  ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮﮔﺮﺩﮐﯿﺨﺴﺮﻭﺩﺍﺭﺍﺏ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯﻫﻤﺮﺯﻣﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻭﺟﺰﻭ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ، ﺑﺎﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭﮐﺴﻮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﺎﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺮﮐﺖﮐﺮﺩﯾﻢ.

ﺩﺭﺍﻭﻟﯿﻦ ﺻﺒﺢ ﺣﻀﻮﺭﻣﺎﺩﺭﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ “ﺍﻣﺎﻥ”  ﻧﻮﺑﺖ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍ ﺷﺪ، ﺍﻓﺴﺮ ﻣﺰﺑﻮﺭﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑا ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍ ﺩﺭﺍﺭﺩﻥ، ﻣﺴﯿﺮ،ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎﺭﺱ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ﮐﺸﻮﺭﻋﻤﺎﻥ، ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﺭﻭﯼ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻠﻮﻣﯿﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎﺭﺱ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﮔﻔﺖ؛ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻠﯿﺞ عر! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻟﻐﺖ  عربی ﺑﺮﺯﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ، ﺟﻨﺎﺏ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎﮐﻒ ﺩﺳﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﺍﺗﺎﻕ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺤﯽ ﺑﺮﻕ ﺍﺯﮐﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﯾﺪ، ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﺎﻭﻗﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ: “Persian gulf, not Arabian gulf” -ﺍﻓﺴﺮﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﮑﺜﯽﮔﻔﺖ؛ Yes sir, Persian gulf – ﻣﺎ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭﺑﺎﺯﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻓﺮﺩﺍ صبح ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻓﺴﺮ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍ، ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺟﻮﯼ ﺭﺍﺗﺸﺮﯾﺢ ﮐﻨﺪ.

ﻭﯼ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻝ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﮐﺮﺩ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎﺭﺱ ﺭﺳﯿﺪﺩﺭﮐﻤﺎﻝ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺭﺍﺗﮑﺮﺍﺭﮐﺮﺩ، ﻫﻤﻪ ﺳﺮﮔﺮﺩ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺭﺍﻣﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﻢ ﻭﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﻢ ﺑﺮﺳﺮﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﮐﺴﯽ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮﻋﺮﺏ ﺁﺏ ﻭﻫﻮﺍﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪ،ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺭﻫﺒﺮﺩﺳﺘﻪ ﭼﺮﺧﯿﺪ، ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺑﺎﻓﺘﻦ ﺍﺭﺍﺟﯿﻒ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ، ﺳﺮﮔﺮﺩ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻧﯿﺎﻥ ﺑﺎﻫﻤﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﺯﺟﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﻓﺖ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﯾﮏ ﺗﺬﮐﺮﺟﺪﯼ ﻭ  ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻮﺩ،ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮﮔﺮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻠﻨﺪﻗﺪ ﻭ ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ، ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﭘﻬﻦ ﻭﺑﺰﺭﮔﺶ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﻧﻔﺮ ﺍُﺭﺩﻧﯽ ﺯﺩﻩ، ﺍﺯﭘﺸﺖ ﯾﻘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍﮔﺮﻓﺖ ﻭﮐﺸﺎﻥ ﮐﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﺭ ﺑﺮﺩ، ﺳﭙﺲ ﺑﺎﭘﻮﺗﯿﻦ ﺩﺭﺏ ﺭﺍﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻭﺑﺎ اُردَنگی ﻭﭘﺲ ﮔﺮﺩﻧﯽ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﺭﺩﻧﯽ ﺭﺍﺍ ﺯ ﺳﺎﻟﻦ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ!

 

 

وصیت نامه شهید فرهاد خادم

وصیت نامه شهید فرهاد خادم

وصیت نامه شهید فرهاد خادم

 مادرم با آنکه می‌دانم ایمان داری که باید هر کس هست و نیست خود را برای آزادی و رهایی ایران بدهد، ولی اگر جز این بود و حتی تو کوشش می‌کردی تا مرا در خانه نگهداری باز هم به جبهه می‌رفتم و برای وطنم می‌جنگیدم.»
فرهاد خادم شهید زرتشتی (زاده ۱ خرداد ۱۳۳۶، تهران- درگذشت ۱ اسفند ۱۳۶۰، تنگه چزابه) از مهندسان فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف و از مسولین احداث پل چزابه، در جنگ ایران و عراق بود. او در حین عملیات احداث پل در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۶۰ در تنگه چزابه کشته شد
من برای خاکم می روم خاکی که آرش آن را نگهداشت

وصیت شهید مهدی باکری

وصیت شهید مهدی باکری

وصیت شهید مهدی باکری

 چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانیم؛ گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم؛ رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم

  وصیت شهید مهدی باکری

وصیت‌نامه شهید عباس بابایی

وصیت‌نامه شهید عباس بابایی
شهید بابایی در وصیت‌نامه خود آورده است: به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می‌کشم وصیت‌نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاءالله خلاصه می‌کنم.

عباس بابایی (۱۴ آذر ۱۳۲۹ – ۱۵ مرداد ۱۳۶۶) سرتیپ خلبان نورثروپ اف-۵ و اف – ۱۴ تام‌کت نیروی هوایی ارتش ایران و معاون عملیات فرماندهی این نیرو از ۹ آذر ۱۳۶۲ تا ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ بود.

 

عباس بابایی پس از ۶۰ مأموریت جنگی موفق، در صبح روز ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶، مصادف با روز عید قربان، همراه با سرهنگ علی محمد نادری به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار صحیح اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای اف–۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمدند و وارد آسمان عراق شدند. بابایی و نادری پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در منطقه عملیاتی سردشت در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ مورد هدف شلیک توپ ضدهوایی شیلکا ۲۳ میلی‌متری پدافند خودی قرار گرفتند و بابایی که در کابین عقب حضور داشت از ناحیه سر مجروح و بلافاصله جان باخت. وی در این هنگام ۳۷ سال داشت. پیکر وی در گلزار شهدا در جنوب شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد

وصیت‌نامه شهید عباس بابایی

وصیت نامه شهید_شهید غفور جدی

وصیت نامه شهید غفور جدی

غفور جدی اردبیلی (زاده ۲۳ آبان ۱۳۲۵ در اردبیل — درگذشته ۱۷ آبان ۱۳۵۹ در ۷ کیلومتری جاده ماهشهر-آبادان) سرهنگ خلبان اف- ۴ فانتوم ۲ نیروی هوایی ارتش ایران بود
برایم مهم نیست چه اتفاقی افتاده و یا قرار است بیفتد، دینی به مملکتم دارم که باید آن را ادا نمایم. درجه‌هایم را هم نمی‌خواهم فقط می‌خواهم بجنگم .دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد.او وصیت کرده بود که بر سر مزارش آهنگ ای ایران بخوانند.جانسپار میهن – خلبان غفور جدی اردبیلی

 

وصیت نامه شهید خلعتبری

وصیتنامه شهید خلعتبری:اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن می‌شویم و مرگ در این راه را افتخار می‌دانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیه‌ای داشتم، حتماً به این مردم تقدیم می‌کنم.
حسین خلعتبری مکرم (زاده ۱۳ مهر ۱۳۲۸ در رامسر – درگذشته ۱ فروردین ۱۳۶۴ در سنقر) سرهنگ خلبان اف-۴ فانتوم ۲ نیروی هوایی ارتش ایران بود. وی نقش عمده‌ای در انهدام نیروی دریایی ارتش عراق در عملیات مروارید ایفا کرد.او به خاطر رشادت‌های فراوان در این عملیات به شکارچی اوزا معروف شد.