بر اساس اسنادی که خواهم آورد در جهان باستان ، یونانی جماعت بیش از هر چیز از نژاد ایرانی ترس داشت.
سند: تواریخ هرودوت-کتاب ششم-بند ۱۱۲
(…تا آن هنگام به محض شنیدن نام ماد ها ، یونانیان از ترس زهره ترک می شدند…)
و این چکیده حقیقت است که ترس از ایرانی هرگز دل و جان یونانی را ترک نکرد. ترسی که همپای آن ستایش و احترام وجود داشته است.
سند : نمایشنامه ((ایرانیان )) آشیل – بیت ۶۹۵
خطاب به داریوش بزرگ هخامنشی:
(…من جرات نمی کنم به تو نگاه کنم ، من جرات نمی کنم رو در رو با تو سخن بگویم ، هراس کهن مرا در برابر تو نگاهداشته است…)
…
یونانیان باستان همیشه فرمانروایان پارس را همتراز خدایان و گاهی خود خدا (زئوس ) می نامیدند:
سند : نمایشنامه ((ایرانیان )) آشیل – بیت های ۶۳۰ تا ۶۷۰
(… آیا داریوش ، آن شاه فقید ، شاهی که با خدایان برابر بود ، سخن مرا می شنود؟
…ای زمین ، ای ارواح جهان زیر زمینی ، بگذارید آن موجود الهی و با شکوه ، آن خدایی که در شوش زاده شد و ایرانیان او را می پرستند ، از درون شما بیرون آید…
…افسوس ! در آن هنگام که شاه کهنسال ، شاه نیرومند ، شاه شکست ناپذیر و نیکوکار ، یعنی داریوش، همتای خدایان ، بر این سرزمین فرمان می راند ، چه زندگی بزرگ و زیبایی شهرهای ما ( شهرهای یونان ) را فرا گرفته بود…)
در زمان لشکر کشی نیرومندانه خشایارشای بزرگ به یونان ، یونانیان با دیدن شکوه و جلال شاه بزرگ ، می اندیشیدند که خشایارشا خدای یونان (زئوس) است.
سند : تواریخ هرودوت – کتاب نهم –بند ۵۶
…زمانی که سپاه نیرومند پارس به خاک یونان رسید ، بانگ ستایش و حیرت یک یونانی را برانگیخت که فریاد زد :
…خدایا (ای زئوس ) ، تو که اراده کرده ای فرمانروای افرادی از همه ملت ها باشی و با آنها به تسخیر یونان بیایی ، چرا خود را به صورت یک نفر پارسی درآورده ای و بر خود نام خشایارشا گذاشته ای؟ خدایا برای نابودی یونان چه نیازی به این همه دردسر بود؟
سند : نمایشنامه ((ایرانیان)) آشیل – بیت های ۶۳۵ تا ۶۷۵
خطاب به خشایارشای بزرگ هخامنشی
(…آه ، تو ، کسی که بخت نیکویت بلندتر از خوشبختی همه میرندگان است. زیرا که تا هنگامی که زیسته ای ، زندگی خوشبخت خدا گونه ای داشته ای که آرزوی ایرانیان است…)
سند: نمایشنامه ((ایرانیان)) آشیل – بیت ۷۵
(…شهریار پرشور و تند تاز آسیا (خشایارشا) برای هدایت سپاه و ناوگان خود فرزند باران طلا که میرنده یی همتراز خدایان بود به فرماندهان استوار و خشن خود سپرد…)منبع پارسیان دژ