رویداد-گذشتگان برای حفظ فرهنگ ایرانی، حتا نام آیینها را دگرگون کردهاند
یک مردمشناس، در نشست «تغییر نگرش فرهنگی»:
گذشتگان برای حفظ فرهنگ ایرانی، حتا نام آیینها را دگرگون کردهاند
خبرنگار امرداد- میترا دهموبد: «هرچه از گذشته به ارث بردهایم، آداب، رسوم و میراثی است که گذشتگانمان برای ما بهارث گذاشتهاند. گذشتگانمان برای اینکه ریشهی آداب را از گزند بداندیشان در امان دارند، پوسته و رویهاش را دگرگون کردهاند، چیزی بر آن افزوده یا از آن کاستهاند حتا نام بسیاری را با توجه به زمان و مکان دگرگون کردهاند اما ریشه را پاس داشتهاند، درست همانند کاری که امروز ما میکنیم تا فرهنگ ایرانی همواره ایرانی بماند.»
«سعیده پراش»، پژوهشگر و مردمشناس، افزونبر گفتار بالا، گفت: «انعطافپذیری فرهنگ ایرانی، مایهی ماندگاری آن در هزارههای پر از تاختو تاز حتا پس از پذیرش دین تازه است بهگونهای که هنوز هم در بیشتر آیینها، هرچند رنگو بوی دینی به خود گرفتهاند اما میشود هستهی ایرانی آنرا دید و لمس کرد.»
به باور «پراش»، وضعیت جغرافیایی ایران و جایگاه استراتژیک آن بسیار ویژه است. ایران همچون پلی خاور(:شرق) را به باختر(:غرب)پیوند داده است بنابراین انتقالدهندهی فرهنگ خاور و باختر بوده و همین انتقالدهندگی، شوند(باعث) آن شده که ایران دارای یک فرهنگ انعطافپذیر باشد.
سعیده پراش گفت: «همهی اقوام و همهی فرهنگها داری حماسهی آبا و اجدادی، افسانهها، استورهها، زبان مادری و تاریخ ویژهی خود هستند که اینها تشکیلدهندهی هویت و شناسنامهی فرهنگی یک قوم هستند و در دادوستدهای تاریخی، آنچه یک فرهنگ را در امان میدارد، پاسداری از همین شناسنامه است، شناسنامهای که زبان، دین و تاریخ سه بخش بارز آن هستند. پاسداری از این سه گزینه، یعنی ماندگاری فرهنگی همچون فرهنگ ایرانی که هر گوشهاش را که بنگری، بوی تاریخ، حماسه و استورهی چندهزارسالهی ایران را میدهد اما با رویهای که توانسته، هسته را در امان دارد.»
«پراش» به دیدگاه برخی مردمشناسان دربارهی زبان، اشاره کرد و گفت: «به باور برخی، زبان سازندهی فرهنگ است یعنی فرهنگ بر زبان و زبان، بر نمادهای رفتاری استوار است.»
بهگفتهی وی زبان هم بسته به اینکه در چه زمینهی فرهنگی رشدکرده باشد، تطبیقپذیر و یا انعطافپذیر خواهد بود و زبان ما با همین ویژگی انعطافپذیری توانسته خود را ماندگار کند و ما با وجود اینهمهواژهی واردشده، هنوز هم زبانمان، زبان فارسی است.
پراش گفت: «زبانهایی که محدودیت واژگانی دارند و انعطافناپذیرند، با دست خود، گورشان را کندهاند، همچون زبان مصریان باستان که دیگر اثری از آن نیست.»
در سلطهی سیاسی و نظامی، فرهنگها همواره، تاثیر میپذیرند و کمتر پیش میآید که عناصر فرهنگی جامعهی مغلوب، صادر شود در حالیکه بهگفتهی «پراش»، این جای بسی شگفتی است که با وجودی که ما زیر سلطهی سیاسی و نظامی بودهایم ولی بیش از هر فرهنگ و زبانی، عناصر فرهنگیمان را دادهایم بهجای اینکه از عناصر فرهنگی بیگانه تاثیر بگیریم.
«پراش» که در «بنیاد جمشید» و پیرامون «تغییر نگرش فرهنگی»، سخن میگفت به بسیاری از باورها، نمادها، ارزشها و هنجارهایی اشاره کرد که هنوز هم ایرانی و دستنخورده ماندهاند و گفت: «همهی اقوام تلاش میکنند تا تجربههای فرهنگی خود را با موقعیتهای نوپدید، سازگار کنند. از این سازگاری تازه، اندوختهای فرهنگی بهدست میآید که پذیرش همگانی پیدا میکند. هنگامیکه پذیرش همگانی پیدا کند، بخشی از باورهای مشترک آن ملت خواهد شد و این پذیرش همگانی، افراد را از بروز رفتارهایی که گروه اجتماعی و فرهنگ را تهدید میکند، بازخواهد داشت.»
وی در پایان به بسیاری از آدابی که دگرگونی یافتهاند اما همچنان ریشهی ایرانی خود را نگاه داشتهاند اشاره کرد و در این باره به گونههای متفاوت سفره همچون سفرههای نذری، سفرههای جشن و سوگ و چیدنیهایی که بر ان گذاشتهمیشود، پرداخت و آنها را دارای درونمایهای ایرانی دانست که تنها نامش دگرگون شده و یا شاید یک یا چند چیدنی هم بر آن افزوده شده باشد تا بتواند آن را از گزند بددلان و بداندیشان در امان دارند و شاید تنها همین ترفند دگرگونی نام، راز ماندگاری آیینها بودهاست. هرچند امروزه، بسیاری از مردم ما با وجودیکه آیینهای کهن ایرانی را برپا میکنند، شوندش(:دلیلش)را نمیدانند.
وی برگزاری جشن سوری در سپیدهدم چهارشنبهسوری در روستاهای شمال، مراسم «پنجهخمیر» در میان عشایر پیش از آغاز سال نو، مراسم بارانخواهی و آفتابخواهی، برگزاری جشن فالکوزه در روستای امامزاده کلر که همانند آیین «چکودوله» زرتشتیان است و درست در روزهایی نزدیک جشن تیرگان برگزار میشود را از جمله آیینهایی برشمرد که هستهی ایرانی خود را نگاه داشتهاند اما برای ماندن، نامشان دگرگون شده یا دعاها و نیایش
هایی بر آن افزوده شدهاست و این به معنای انعطافپذیری فرهنگ ایرانی است.