عشق به کوروش بزرگ

عشق به کوروش بزرگ

عشق به کوروش بزرگ✔
نام کوروش بزرگ در چند کتاب تاریخی مهم عثمانیا
کتاب بهجت التواریخ اثر شکرالله بنِ شهاب الدین  قرن‌نهم
کتاب مری التواریخ اثر سلیمان افندی شمعدانی زاده قرن هجده میلادی
کتاب تقویم التواریخ اثر کاتب چلبی قرن هفده
کتاب قاموس الاعلام اثر شمس الدین سامی
مهم‌ترین منابع کلاسیک برای زندگانی کوروش بزرگ، هرودوت ، گزنفون و کتزیاس است. مهم‌ترین منابع شرقی،رویدادنامه معروف نبونئید، شاه کلدانی است که از کوروش شکست خورد و گزارش خود کوروش، استوانه کوروش است.
اسناد بعد اسلام
طبری، تاریخ طبری، جلد ۱، ص ۴۰۷، ۳۸۶ و…: کیرش
ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ج ۱، ص ۱۵۲، ۱۳۰:کورش
بلعمی، تکلمه و ترجمه تاریخ طبری، ج ۱، ص ۶۵۶، ۶۷۷، ۶۴۸: کیرش، کورش، کورش احشویرش
مسعودی، مروج الذهب، ص ۹۹: کورس
حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض، ص ۳۲:کیرس
یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۰۱: کورس
ابن خلدون، اخبار فی الایام العرب، ج ۲، ص ۱۰۸:کورش و کیرش
ابن عبری، تاریخ مختصر الدول، ص ۳۶: کورش
فارسیابن مسمویه، تجارب الامم، صص ۸۰-۸۱: کورش
ابن بلخی، فارسنامه، ص ۵۳: کیرش
ابن اثیر، تاریخ الکامل، ج ۱، ص ۱۱۵ و… : کیرش
حمدالله مستوفی، نزهت القلوب، ص ۱۷: کوشک
حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص ۹۸: کوروش
خواند میر، تاریخ حبیب السیر، ج ۱، ص ۱۳۶، ۱۹۹:کورش
میر خواند، روضه الصفا، ج ۱، ص ۸۷: کورش
زرکوب شیرازی، شیرازنامه، ص ۶۷: کورش
سراج، طبقات ناصری، ج ۱، ص ۴۱: کیرش
عبدالطیف قزوینی، لب التواریخ، ص ۴۱: کورش
اسناد یهودیان
کتاب انبیا از کتب عهد عتیق، نام کوروش به‌عنوان منجی برده‌شده و گاه اقدام او در جهت آزادسازی یهود از اسارت، به‌عنوان یک مأموریت خودآگاه یا ناخودآگاه الهی تلقی شده‌است. نمونه‌ای از این یادکرد را می‌توان در کتاب دوم تواریخ ایام (۲۲:۳۶–۲۳)، کتاب عزرا (۱، ۴:۳–۵، ۵:۱۳–۱۷، ۶:۳، ۱۴) کتاب اشعیا (۲۸:۴۴، ۱:۴۵ به‌بعد، ۱:۴۶–۲، ۴۷) و کتاب دانیال (۲۱:۱، ۶:۲۹، ۱:۱۰) بازجست.
نام کوروش در کتیب مصر توسط دایوش
وهزاران کتیبه و کاخ …………

 

[۱۷:۰۰, ۲۲/۰۸/۲۰۲۰] fratash: ج. ل. هوت می‌نویسد: «اقدام این امپراتوری (هخامنشی) به ایجاد وحدت میان تمام آنچه از تمدن‌های مختلف خاورمیانه باقی مانده بود، شگفت‌انگیز است».
صلح هخامنشی که از این جهان‌داری و این جهان‌منشی به‌وجود آمده به باور بیشتر تاریخ‌نویسان مغرب خود یکی از ارزنده‌ترین خدمت‌هایی است که ایرانیان در طی دویست‌سال اول نیرومندی خود به بشر و به پیشرفت تمدن نموده‌اند.
ریچارد فرای می‌آورد: در «فتوحات ایرانیان… آن‌چه متفاوت بود سنت تازه‌ی آشتی دادن و همراه با آن هدف کوروش در استقرار یک صلح هخامنشی بود». و همین تاریخ‌پژوه در جای دیگر می‌نویسد: «ایرانیان نه فقط در جنوب روسیه و شمال قفقاز بلکه هم‌چنین در سیبری و آلتای و ترکستان چین و ترکستان روسیه فعالیت داشتند… شاید یکی از جالب‌ترین کشفیات روزگار اخیر در این ناحیه در گورکان پازیریک در ناحیه‌ی گورنو آلتای در جنوب سیبری در جایی که گورهای پر ثروت یخ‌زده پیدا شده به‌عمل آمده است. قدیمی‌ترین قالی دنیا با نقش‌های هخامنشی… و بسیاری چیزهای دیگر ممکن است حاکی از یک تجارت پررونق با ایران در روزگاری به قدمت زمان هخامنشیان باشد… به‌نظر می‌آید که تمام ناحیه از آلتای یا بلکه از دیوار چین تا ترانسیلوانیا و مجارستان یک نوع وحدتی داشته و ایرانیان بزرگ‌ترین نقش را در این سرزمین پهناور دست‌کم برای هزار سال، تا تسلط هون‌ها در قرن اول تاریخ ما (پس از میلاد مسیح) ایفا نموده‌اند»
[۱۷:۰۱, ۲۲/۰۸/۲۰۲۰] fratash: آنچه ایران به جهان آموخت – دکتر عبدالحسین زرین‌‏کوب
ایران باستانى به دنیا درس تسامح آموخت، درس عدالت و درس قانون و انضباط یاد داد. به دنیایى که آشور و بابل و مصر و یهود آن را از تعصب و خشونت آکنده بود، نشان داد که با اعمال تسامح بهتر می‌‏توان امپراتوریهاى بزرگ را از اقوام گونه‌‏گون به وجود آورد و اداره کرد. به دنیا تعلیم داد که عدالت هم اگر با دقت و مساوات همراه باشد، به اندازه آزادى یا بیش از آن می‌‏تواند صلح و آرامش را تأمین کند. به عالمى که گه‌‏گاه مفتون زهد و ریاضت بود، تعلیم داد که پارسایى در ترک دنیا و در التزام زهد و ریاضت نیست، پارسایى واقعى سعى در آبادانى دنیا و افزونى نعمت و برخوردارى از شادیهاى این جهانى است. به ‌‏‌‏‌‏‌‏دنیا آموخت که شادى موهبت ایزدى است و آن کسى که خود را از آن بی‌‏بهره سازد، به‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏نعمت پروردگار کفران می‌‏کند. به دنیا آموخت که سعادت انسان در گرو زندگى مرفه، شاد و سازنده است. به دنیا نشان داد که ترقى اقتصادى و سعى در آبادانى عالم بهاى زندگى ساده، عدالت‌‏جوى و خردمندانه است. به دنیا نشان داد که بدبینى و عیبجویى در باب عالم و نظام به هم پیوسته‌ آن نشان کژاندیشى است. به دنیا نشان داد که عصیان بر ضد هر چه اهریمنى است، همسازى با اراده هورمزد است و از اینجاست که در مقابل ضحاک، در مقابل جمشید، و در مقابل افراسیاب، شورشگرى کارى موافق با عدالت محسوب است.
ایران باستانى در کار جهاندارى، نظارت در تأمین امنیت و آسایش اقوام تحت فرمان را بر فرمانروایان الزام کرد. به قدرت بی‌‏لجام، غارتگر و عارى از رأفت و شفقت اقوام بین‌‏النهرین در نواحى مجاور قلمرو خویش خاتمه داد و دولتى جهانگیر که از حیث وسعت و قدرت از آنها برتر، و از حیث نظم و عدالت صوابنامه‌ خطاهاى آنها باشد، پی ‌‏افکند چیزى که تا آن زمان در تمام دنیاى اطراف مدیترانه همانند نداشت.
ایران باستانى به دنیا آموخت که ایجاد امپراتورى، بر خلاف آنچه نزد آشور و مصر و بابل آن اعصار معمول بود، راهش منحصر به ایجاد محدودیتهاى دینى، اعمال تضییق و فشار بر اقوام تابع، و یغما کردن حاصل دسترنج آنها به نام باج و خراج و هدیه و غنیمت نیست. با رعایت تسامح و رأفت، امپراتوریى پایدارتر، فراگیرتر و ایمن‌‏تر می‌‏توان به وجود آورد. ایران باستانى ایجاد اولین دستگاه ادارى منسجم و منظم را در قلمرو وسیع خویش با موفقیت تجربه کرد و هدف توسعه فتوحات خود را مجرد کشتار و غارت و رها کردن کشور مفتوح به حال ویرانى و پریشانى نساخت؛ سرزمین مفتوح را مثل قلمرو نژادى خود مشمول قانون و عدالت خویش کرد.

همرسانی

اشتراک گذاری در telegram
تلگرام
اشتراک گذاری در whatsapp
واتساپ
اشتراک گذاری در twitter
تویتر
اشتراک گذاری در email
ایمیل

نظر بدهید

سبد خرید
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من